یک عدد من



میگذرم همچون تو که گاه با آخرین رمقت میدوی و نمیگذاری زندگی برایم تلخی یا شیرینیش را جاودانه به نمایش این صحنه ی ساله ام بگذارد.

میگذرم همچون توکه گاه گاه می ایستی.منتظر یک گم شده میگردی که کمی خسته شده است تا درون دلت بگذارم و باز به راهت ادامه دهی .

میگذرم ای عقربه های ساعت های جهان

میگذرم.

من 

هم اکنون 

در این جاده ی بی پایان 

دوان دوان 

همچون شما ای عقربه های ساعت های جهان 

میگذرم .

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

⁂ کوچه باغ تنهایی ⁂ مرگ بر آمریکا و دوستداران رابطه با آمریکا خدمات اینیستاگرام کارآفرینی شلوار زنانه و مردانه ، اسپرت یادداشت های یک شهروند نسبتا دغدغه مند! محوطه سازی فضای سبز تهران گاردن دندان پزشکی فروشگاه کولر آبی سلولزی و هیتر گرمایشی اخبار - دبیرستان غیر دولتی فضلا